جوكها واس ام اس
جوک های جدید
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید

پيوندها
اس ام اس به سلامتی
جوک خنده دار
جملات زیبا
دهکده عشق
حــدیث2چـــت
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جوكها واس ام اس و آدرس rominaa.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 165
بازدید دیروز : 90
بازدید هفته : 453
بازدید ماه : 443
بازدید کل : 23999
تعداد مطالب : 120
تعداد نظرات : 29
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


نويسندگان
rominam

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:اس ام اس خنده دار 92, :: 22:12 :: نويسنده : rominam

پسته رسید به زعفرون ، خدا برس به دادمون :|

* * *



خوش به حال پراید !

ارزش اونم رفت بالا ولی ما هنوز همونی که هستیم هستیم

* * *

الان زنگ زدم به شماره 09121020315 ( ده بیس سه پونزده ) یارو ورداش گفتم حاجی خطت خیلی شاخه دمت گرم

 قطع کرد
:)


* * *


الان دیگه برای مسافر کشی هم باید بیست میلیون

سرمایه داشته باشی ! :-|

 
یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:اس ام اس سر كاري 92, :: 22:12 :: نويسنده : rominam


 به کوری چشم دشمنان امسال به جای آجیل شب عید از "چ.. فیل" استفاده خواهیم کرد !!


* * *


تغییرات چهره در ت والت !

 >_<

 o_-

 o_0

O_O

^_^

 
یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:اس ام اس تيكه دار 92, :: 22:11 :: نويسنده : rominam


ایــنـجـــــــا …

دســت هــر کـــس را کــه مـیـگـیــــری بــرای {بـلـنــــد شـــدن}

آمـــاده مــی شــــود بــرای {ســـوار شــــدن}


* * *


قرعه کشی تمام شد

تو به اسم دیگری درآمدی

تقدیر جای خود

اما لااقل اسم مرا هم در کیسه ات می انداختی !!


* * *

فهمیده‌ام که نفرت هم مثل دیگر احساسات

مثل عشق ، قیمت دارد

تنفر را هم نباید خرج هر کسی کرد !!

 
یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:اس ام اس نوروز 92, :: 22:10 :: نويسنده : rominam


با سلام

یارانه شما این ماه واریز نمیشود

شما را در پراید مشغول خوردن پسته دیده اند !


* * *

تابستون امسال تا میتونین خربزه و هندونه و … بخورین ، تخمه هاشو نگه دارین واسه آجیل سال بعد !!

والاااااااا  نخند! جدی میگم!


* * *

از الان واسه روبوسی عید استرس گرفتم :|

که 2بار باید بوس کنم یا 3 بار :((

 
یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:اس ام اس نوروز 92, :: 22:9 :: نويسنده : rominam


تحویل نمیگیرم…!!

سالی را که بدون حضور تـو تحویل شود… !!


* * *



من نام کسی نخوانده ام الا تو / با هیچ کسی نمانده ام الا تو

عید آمد و من خانه تکانی کردم / از دل همه را تکانده ام الا تو

 
یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:جوكهايي براي سال 1392, :: 22:4 :: نويسنده : rominam

نیم کیلو باش ، ولی

.
.
.

پسته باش !


* * *


تنهایی یعنی

بری دم پنجره واستی همینجوری که پسته میشکنی

و میخوری زل بزنی به پرایدت که ندزدنش !!

 
دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:سايبان عشق, :: 22:15 :: نويسنده : rominam

سایبون عاشقی ღ

داستان غمگین اما واقعی!

شهریور 1381 بود که با یه دختر آشنا شدم . از راه تلفن . آخه اونقدر مغرور بودم که هیچ وقت غرور مردونم بهم اجازه نمی داد که از راه متلک بار کردن دخترا توی خیابون برای خودم دوست پیدا کنم . هر چند که به خاطر این غرور 3 سال توی غم عشق دختر همسایمون سوختم و با اینکه می دونستم اونم منو می خوادولی هیچ وقت به خودم اجازه ندادم که برم باهش حرف بزنم . از آخر هم پرید و رفت روی بوم یه نفر دیگه نشست . شاید اسم این غرور دیونگی باشه . اما این من بودم . من ...

 
بالاخره بعد از چند سال از آخر 21 شهریور با یه دختر مظلوم و معصوم و قد کوتاه آشنا شدم . اونقدر دوستش داشتم که وقتی براش خواستگار اومده بود و من اول بخاطر مشکلات مالی و خانوادگی می دونستم نمی تونم فعلا بگیرمش جواب رد بهش دادم نتونستم دوریش رو تحمل کنم یک ماه مونده به عقدش بهش گفتم که می خوامش . اما ای کاش می فهمیدم که جواب مثبتی که بهم داد از ته دل نبود بلکه از روی احساسات مقطعیش بود . احساسی که نیمی از اون در گرو اون یکی رقیب بود . رقیبی که بعد از بهم خوردن قرارشون افسردگی گرفت . اما چه میشه کرد ؟ منم این وسط عاشق بودم و تقصیری نداشتم .
 
ماهها با هم خاطرات گوناگونی داشتیم . خاطرات خوب و شیرین . خنده و دعوا . قهر و آشتی . منت کشی نوبتی و ...
 
قرار ملاقات ساعت هفت و نیم صبح . از قدم زدن توی آفتاب گرم تابستوت تا قدو زدن توی برف و سوز و سرما و بعد هم باز گرما .
 
به یاد می یارم اون زمانیکه به علت بیماری قلبیش توی بیمارستان بود و من در شهر دیگه غمگین و نگران . انگار که واقعا قلب من درد می کرد . به یاد می یارم که بعد از چند وقت که ازش خبر نداشتم وقتی باهش صحبت می کردم ازروی ضعف و ناتوانی نفسش به شماره افتاده بود و باز هم به یاد می یارم زمانیکه روز اولی که دیدمش از شدت معصومیت صداش می لرزید . آخه اون مقام چهارم قرائت قرآن رو توی کل کشور در مقطع سنی دبیرستان رو به یدک می کشید . اما مگه میشه که همچین آدمی همچون آدمی بشه . چی شد که اون شد ؟ زمانیکه من برای تحصیل توی شهرستان بودم به اون چه گذشت که معصومیتش رو باد به باد تبدیل کرد ؟
 
364 روز از آشناییمون گذشت که یک روز با هم قرار کوتاهی رو گذاشتیم . آخه اون اونروز از کتابخانه حرم مشهد می یومد و من هم تازه 24 ساعت نبود که از شهرستان اومده بودم . چقدر اون روز هوا گرم بود . از همون اول که دیدمش احساس کردم که حالش دگرگون شده . صورتش قرمز بود . بعد از مدت کوتاهی توی کوچه پس کوچه ها بودیم که باز قلبش گرفت . انگار که قلب من گرفت . اون نمی تونست راه بره . ما خیلی از حرم دور شده بودیم . بهش گفتم بذار ببرمت خونتون . اما گفت که وسایلام توی کتابخانه هست و اگه این طور برم خونه بهم شک می کنند . به ناچار و به سختی بردمش کتابخانه . یکی از دوستاش گفت که شما ببریدش برون تا هوا بخوره . چقدر اون روز گرم بود نمی تونستم تنهاش بذارم . گفتم ببرمش توی خود حرم تا یه جایی خنک گیر بیاریم بشینیم تا حالش خوب بشه . همین طور که توی حرم نشسته بودیم و داشتیم برای زندگی آیندمون نقشه می ریختم و از راه و روش عشق و زندگی براش می گفتم یه وقت نگاش کرد و دیدم اشک توی چشمای درشتش حلقه زده و داره منو نگاه می کنه .
 
بالاخره اون چیزی ک نباید میشد شد و تند باد زندگی اونو از من گرفت . اون توی این تند باد خیلی زود تسلیم شد و خودش رو باخت . اما من هنوزم با اینکه پشتم از غه این تند باد خم شده و بعضی از موهام سفید اما هنوزم مثل کوه دارم مقاومت می کنم .
 
چند تا از خادم ها به ما شک کردن و مارو تحویل نگهبانی حرم دادند . خیلی نامرد بودن . خیلی . تا دنیا دنیاست نفرین هاشم از اونا بر نمی گرده . نگهبانی حرم رو چند تا از مامورای نیروی حق کش انتظامی تشکیل داده بودند . وقتی که داشتیم به سمت نگهبانی می رفتیم من آروم به یکی از اون خادما گفتم الان که داریم با هم می ریم با من هر کاری خواستید بکنید مسئله ای نیست ولی به این دختر کاری نداشته باشید آخه اون ناراحتی قلبی داره . می دونید اون خادم چی گفت ؟ الان که می خوام بگم جگرم داره می سوزه . گفت که به ما چه ؟ مرد م که مرد . کی به ما کار داره ؟
 
وقتی رفتیم توی نگهبانی اونجا چند تا درجه دار و یه لباس شخصی بود . اون لباس شخصی در حال بازجویی از یه نفر دیگه بود . بی چاره اون آدم . معلوم نبود چی کار کرده بود که همچین زده بودنش که مرد به اون بزرگی داشت گریه می کرد و التماس می کرد . هر چی بود که زوار بود و غریب . بنازم به این زوار پرستی . اینه اون زوار دوستی مشهدی ها . اینه اون همه توصیه در مورد خوش رفتاری با زوار امام رضا ...
 
وقتی اون لباس شخصی موضوع رو فهمید من و اون و از هم جدا کرد . اونو فرستادند توی یه اتاق دیگه . یه مامور هم رفتش توی اون اتاق . نفهمیدم باهش چی کار کردند که به 2 دقیقه نرسید که صدای گریش بلند شد . به من که جز خدا از هیچ کس نمی ترسم و مثل کوه جلوی اونا ایستاده بودم گفتند که برم توی بازداشتگاه .
 
اینجاش خیلی جالبه . میگن بابای امام رضا توی یکی از زندانهای تاریک بنی عباس به شهادت رسید . اما آیا خود امام رضا می دونه که توی یکی از گوشه های صحنش یه زندان ساختند که سلول سلول هست و هر سلولش اونقدر کوچیک که نمی تونی پات رو توش دراز کنی . اونقدر تارک . اونقدر بد بو که لکه های خون روی موزاییکاش خشک شده .
 
من رو فرستادند توی یکی از اون سلول ها . توی این مدت زنگ زدند به باباش . باباش اومد و منو از زندان اوردن بیرون . از من پرسیدند حالا چه نسبتی با هم داری ؟ همون جواب قبلی نامزدیم . باباش ناراحت شد و اون لباس شخصی اولین سیلی رو زد . باباش می خواست به طرف من حمله ور بشه اما اونا جلوش رو گرفتند . می دونید چرا ؟ چون می خواستند خودشون با کتک زدن من حال کنند .
 
منو دوباره فرستادند توی سلول . جایی که هیچ شاهدی نباشه جز خدا . فکر کنم اونجا امام رضا هم نبود . شاید هم بود و به اونا القا می کرد که منو چهار ساعت مثل یه سگ بزنند . مثل یه سگ . بعد از دقایقی از اومدن باباش با یه تعهد ساده دختر و پدر رو فرستادند رفت . اما منو مثل یه سگ می زدند . به خدا دروغ یست اینو که بگم که چنان سیلی هایی رو به من می زدند که گویی توی اون زندان تاریک فلاش دوربین رو توی چشمام می زدند . موهام رو می کشیدند . کمر بندم رو باز کردند و با همون کمر بند منو می زدند . تازه یه نیروی کمکی هم اوردند . یه سرباز اوردند که با پوتینش بزنه توی کمرم . اما توی این چهار ساعت هرگز سرتسلیم در مقابل اونا پایین نیووردم . چون خودم رو بی گناه می دونستم . مگه گناه من جز عشق پاکم چیزه دیگه ای بود . تقصیر من چی بود که اون روز قلبش درد گرفت و من مریض به حرم اوردم . همه مریض میارن حرم تا شفا پیدا کنه نه اینکه بزننش .
 
هنوز هم یزیدیان هستند . اونجایی که من آی بخوام و اونا با کتک منو سیراب کنند . پس کی برای مصیبت من گریه کنه .
 
بعد از اون همه کتک با انگشت نگاری آزادم کردند . مثل اینکه من دزدی کردم . شاید هم تروریست باشم .
 
با بدنی خسته به خونه رفتم و موضوع رو برای خانواده تعریف کردم و به اونا گفتم که حالا که همه چی لو رفته بریم خواستگاری تا همه چیز آبرومندانه تموم بشه . اما پدر مغرور من به این وصلت به خاطر همون مسائل سنتی ( برادر بزرگ اول داماد بشه - سربازی رو تموم کن - درست رو تموم کن - شغل گیر بیار و هزارتا چیز آشغال دیگه ) رضایت نداد .
 
می دونستم که حالا اون تحت کنترل هست . از طریق دوستاش ازش خبر می گرفتم . دوستش یه بار از خونه اونا زنگ زد و گفت آزاده میگه دیگه حاضر به ادامه این رابطه نیست . اما من باور نمی کردم . فکر می کردم به خاطر فشار خانواده مجبور به گفتن این مطلب هست . اصلا از کجا معلوم که اون این حرف رو زده باشه ؟ بیست روزی گذشت و برای اولین بار بعد از این مدت زنگ زدم خونشون . خودش گوشی رو برداشت ولی تا صدای منو شنید فورا قطع کرد . با خودم گفتم حتما موقعیت نداره . از اون به بعد هفته ای یکبار زنگ می زدم خونش و تا صدام رو می شنید قطع می کرد و من هنوز با همون خیال خام . بعد از مدتی وقتی زنگ می زدم خونش تا گوشی رو بر می داشت بلافاصله می گفتم یه زنگ به من بزن و اون قطع می کرد . از آخر اواسط تابستون که من زندگی رو مثل یک مرده متحرک می گذروندم و شب رو به روز و روز و به شب با غم و غصه جدانشدنی به هم می دوختم یه روز زنگ زد . بهش گفتم که دلم برات تنگ شده و هزار تا چیز دیگه . اما این آزاده دیگه اون آزاده نبود . گفت دیگه حاضر نیست رابطه ای حتی از طریق واسطه با من داشته باشه . باز هم من در خیال اینکه تحت فشار خانواده است باور نمی کردم . کلا سه ماه کارم ریختن اشک و آه و ماتم و فکرو تنهایی بود و هفته ای یکبارهم زنگ زدن به او و قطع کردن تلفن از سوی او ... آه چقد روز های سختی بود
 
بعد از گذشت سه و یا چهار ماه با همین منوال از آخر در اوایل پاییز تونستم با توسل به سماجت های چند ماهم با اون دوباره رابطه تلفنی برقرار کنم . چون ترم آخر دانشگام بود نمی تونستم زیاد بیام مشهد و از شهرستان ساعت ها با او صحبت می کردم تا او را به سمت خودم دوباره علاقمند کنم . اما انگار واقعا من برای او مرده بودم . مثل یه سنگ شده بود . خشک و سد و بی روح . اونقدر که بعضی وقتها عصبی میشدم و انگار که او همینو می خواست سریع قهر می کرد و من باید یک هفته منت کشی می کردم و او گوشی رو قطع کنه تا باز دوباره با من حرف بزنه . اما باز هم خشک و سرد و بی روح . تویاین مدتی که به همین منوال می گذشت خیلی وقت ها بود که زنگ می زدم خونشون و خط اونا ساعت ها مشغول بود و باتوجه به شناختی که از او داشتم می دونستم که با دوستاش طولانی صحبت نمی کرد . پس چرا گوشی مشغول بود ؟ یه چیزایی به ذهنم می رسید . انگار داشت بوی خیانت به مشام می رسید . اما نمی خواستم قبول کنم . اخه باورم نمی شد . نمی خواستم باور کنم . توی اون مدت بعد از اون دوران چند ماهه هجران جفایی که به من می کرد بیشتر زجرم می داد . من پشت گوشی حتی التماس و گریه کردم اما اون ... آه ... اون به گریه های من می خندید .
 
می گفتم آزاده با من این کار رو نکن . من به خاطر قلب تو 4 ساعت زیر دست و پا کتک خوردم . می دونید چی می گفت ؟ می گفت تو بخاطر بلبل زبونی های خودت کتک خوردی . تازه اولش هم باور نمی کرد .
 
بهش گفتم حرف دلت رو بزن ببینم قضیه چیه ؟ گفت که از اول مهر با همون خواستگار اولیه رابطه پنهانی بر قرار کردن وبا این حرفش دل منو آتیش زد .
 
بهش گفتم آزاده تو قدر منو وقتی می فهمی که دیگه من نیستم . اون وقت برای بازگشت تو خیلی دیر شده . بهش گفتم نذار نفرینت کنم که نفرین عشق زندگیت رو آتیش میده . ولی اون می خندید و از آخر هم بعد ز چند بار قهر اون و من کشی های من یکبار برای همیشه این منت کشی طول کشید و دیگه جواب تلفن هام رو نداد تا اینکه منو از خودش نا امید و رنجور و دلشکسته کرد . اون برای همیشه رفت و منو با دنیایی از غم و اندوه تنها گذاشت .
 
وفا کردم و جز جفا ندیدم ----- از دست اون من چه ها کشیدم
 
از آخر آه آتشین من از سینه برخاست و بدرقه این جدایی گشت . نمی دونم این نفرین با اون چه کرد که بعد از چند ماه به من زنگ زد و گفت از کرده اش پشیمونه و داره چوبش رو می خوره . ولی افسوس که مطابق مرام من وقتی مهر کسی به سختی از خونه دل من بره بیرون جاش جز نفرت و کینه چیز دیگه ای نمیشینه . در نتیجه من هم با اون همون کاری رو کردم که اون با من کرد . تلفن هاش رو قطع می کردم واز صفحه زندگیم برای همیشه خطش زدم . اما ظلم و ستمی که توی این جریان به من روا داشته شد هنوزم که هنوزه منو می سوزونه و من با خاطرات کهنه اون آزاده می سوزم و می سازم . بطوریکه برای تسکین دردهایم دیگه به سراغ دلم نمیرم . دلم رو یه جایی از خاطراتم دفن کردم .
 
اما توی این مصیبت مصیبتی که از همه بیشتر منو سوزوند کتک خوردن توی حرم امام رضا بود . این مصیبت رو دیگه با دفن دلم هم نمی تونم از یاد ببرم و هر از چند گاهی دل منو تا آخر می سوزونه و خاکستر می کنه .
 
آخه من بیگناه کتک خوردم . آخه داد منو امام رضا نستاند . منی که هرشب شهادت امام رضا از بچه گیم شله زرد بین اهالی تقسیم می کردم . منی که به یاد پهلوی شکسته مادرش خون گریه می کنم . به خاطر پهلوی شکسته مادرم . آخه منم سیدم . یه سید مثل جدم خونین جگر .
 
شنیده بودم که یه روز یه جونی داشته توی حرم امام رضا چشم چرونی میکرده یه نفر اون جون رو سیلی میزنه و شب از شدت دست درد به خودش می غلطیده تا اینکه می فهمه به خاطر چی بوده و از اون جون حلالیت می طلبه و دستش خوب میشه .
 
یه جای دیگه شنیدم که در زمان های قدیم یه مستی همیشه میومده توی حرم و برای زوارها مزاحمت درست می کرده و مردم از این بابت خیلی شکایت پیش صاحب اونجا می بردند تا اینکه یه دفعه که اون آدم مست می یاد توی حرم یه صاعقه بهش می خوره و می میره . شب یه نفر خواب امام رضا رو می بینه که داشته از اما بابت مجازات اون مرد تشکر میکرده . امام رضا به اون مرد میگه اگه به من بود اگه هزار بار دیگه هم می یومد توی حرم باهش کاری نداشتم ولی اون روز که بهش صاعقه خورد حضرت عباس اومده بود زیارتم و با مشاهده این بی احترای طاقت نیاورد و اون آدم رو مجازات کرد .
 
حالا من می خوام بپرسم که آیا من گناهم خیلی بیشتر از اون آدم مست بوده که داد من ستانده نشد و اون آدما به مجازات خودشون نرسیدن ؟ من براش یه جواب دو حالته دارم . یکی اینکه همه این روایات دروغ هست و این دنیا حسابی نداره اما اگه این حالت اشتباهه پس حتما حالت دوم درسته که من لیاقت ندارم . خب پس منی که لیاقت ندارم داد من ستانده بشه . پس منی که از اون آدما کثیف تر هستم . پس حتما خود امام رضا راضی بوده که من این طور کتک بخورم . پس من از اون دستگاه نور رانده شدم و حق بردن بدن ناپاک خودم رو به اونجا ندارم . برای همین از اون روز که اون اتفاق توی حرم برام افتاد دیگه به حرم نرفتم و تا خودش اونایی که منو این جور زدند رو مجازات نکنه و خودش به من اجازه ورود نده دیگه به حرم نرفتم و نمیرم.
 
این داستان مربوط به من نیست. من اینو تو یک وب خوندم
 
دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:جملات عاشقانه, :: 22:13 :: نويسنده : rominam

 

http://www.dl2.mobfa.org/winter89/dl/sms-love-mobfa.jpg

 

 

 

 

 

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

حریف مجلس ماخود همیشه دل می‌برد            علی الخصوص که پیرایه ای بر او بستند
سعدی

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

آن دم که دل به عشق دهی خوش دمی بود        در  کارخیـر حاجت هیچ استخاره نیست
طبیب اصفهانی

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

مایة  راحت  و  آسایش   دل  بودی    تو            تا بــرفتی تــو دلـــم هیــــچ نیـاسود بیا
اوحدی مراغه‌ای

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

دیگران  در  کار دنیایند و  من  در  کار  دل           نیست دوشم زیرباری جز به زیر بار دل
امیری فیروزکوهی

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

از سر  زلف  تو  شوریدگی   آموخته   دل           و آتش  مهر تو در جان من افروخته دل
خواجوی کرمانی

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

تقدیم به کسی که اسمش انتها ندارد ، محبتش پایان ندارد ، فراموشیش امکان ندارد .

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

کسی نیامده جز او سر قرار خودش / نشست غرق تماشای آفتاب خودش / چه انتظار عجیبی است اینکه شب تا صبح / کسی قنوت بگیرد به انتظار خودش .

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

جای قول و قرارهایمان امن است ، زیر پاهای تو !

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

آن نازنین کجاست که یادم نمیکند / صد غم به سینه دارم و شادم نمیکند / یک لحظه آنکه بی من هرگز نمی نشست / امشب به یاد کیست که یادم نمیکند .

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

نگی که ما گداییم / نگی که بی وفاییم / ما اهل هر کجاییم / مخلص بعضیاییم .

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

دلتنگی های من به تو رفته اند ، آرام می آیند ، در سینه می نشینند ، دیگر نمی روند .

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

نمی دانم چه گرمی کرده‌ای بادل نهان ازمن        که تاغافل شوم ازوی دوان سوی تو می‌آیم
حکیم شفائی

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

دل نیست  کبوتر  که چو برخاست نشنید        از  گوشة  بامی که پـــریدیم ، پـــــریدیم
وحشی بافقی

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

هنوز  نقش  وجود  مرا  به  پردة هستی         نبسته بود زمانه که دل به مهر تـو بستم
مهرداد اوستا

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند          چون تو را نوح است کشتیبان ‌زطوفان‌غم‌مخور
حافظ

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

بسی  گفتند :  دل  از   عشق  برگیر           که نیرنگ است وافسون است وجادو است

ولی   ما   دل  به  او  بستیم  و دیدیم          که این زهــــر است امــّـا نــوش دارو است
فریدون مشیری

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

هرشب منم بایاداو وین چشم شب بیدارتن      در سینه می‌گرید دلم وای از دل بیمارمن
مهدی سهیلی

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

قطرة  خون   تازه‌ای از  تو  رسیده بر دلم        به که به دیــده جا دهم تازه رسیدة تـــرا
فروغی بسطامی

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

چودل دردیگری بستی نگاهش دارمن رفتم       چورفتی در پی دشمن مرا بگذار من رفتم
اوحدی مراغه ای

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

تو را چندین که با من بود یاری بندگی کردم     چو دانستم که غیرازمن گرفتی یارمن رفتم
اوحدی مراغه ای

برون کردی مرااز دل چو دل با دیگری داری       کجا یادآوری از من که از من بهتری داری
اوحدی مراغه ای

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

ز بسکه دیدة من از غم شبــانه گـریست        سحـر به درد دل من دل زمــانه گریست
مجید شفق

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

به کعبه رفتم و دل نـالـه کرد تا دم صبح         ولی برای خدا نی برای خــــــانه گریست
مجید شفق

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

دل گرفتارغم و درد است یک بارش مسوز      از  برای  محنتش  بگذار یک چنـــدی دگر
بابا فغائی

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

راه هفتاد و دو ملّت می‌شود این جا یکی       زینهار ای  طالب  حق  از  در  دل نگذری
صائب تبریزی

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

ای که می‌پرسی ز من کان ماه را منزل کجاست    منزل او دردل است امّا ندانم دل کجاست؟
هلالی جغتائی

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

خاموشی  لبم  نه  ز  بیداری و رضاست       ازچشم من ببین که چه غوغاست در دلم
سایه

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

بی رویت آینه کدر خواهد شد / آهم در شهر منتشر خواهد شد / چون بمبی ساعتی دلم در سینه / با تاخیر تو منفجر خواهد شد .

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

عزیزم حسادت نکن ، این که بعد از تو بغل گرفته ام ، زانوی غم است !

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

همیشه از فاصله ها گله مندیم ، شاید یادمان رفته که در مشق های کودکیمان گاه برای فهمیدن کلمات فاصله هم لازم بود .

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

گر توانی از محبت حلقه در گوشم کنی / حیف باشد که مرا چون شمع خاموشم کنی / من که از یاد تمام آشنایان رفته ام / وای بر من گر تو هم روزی فراموشم کنی .

————— اس ام اس رمانتیک , اس ام اس عاشقانه —————

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم           باید اوّل به تو گفتن که چنین خوب چرائی
سعدی

 
دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:جملات عاشقانه, :: 22:12 :: نويسنده : rominam

حتم دارم کارگران در تمام جاده ها مشغول کارند ! همه راه هایی که تو را به من میرسانند در دست تعمیرند ! اگر نه تو حتما می آمدی … !

 

سخت است میان هق هق شبانه ات نفس کم بیاوری و او به عشق جدیدش بگوید : “نفس”

 

خدایاایوب را به زمین برگردان … میخواهم از صبر برایش بگویم !

 

گاه فریاد میزنم ، گاه آرام میخندم ، سپس گریه میکنم ، آیا سزاى دوریت دیوانگیست ؟

 

 

 

وقتی می رفت گفت تو را هم می برم … گفتم کجا ؟ ! گفت از یادم …

 

گناه تو نیست این رسم عشق است ، تا نسوزاند پخته ات نمی کند !

 

راست یا دروغ مهم نیست ! تو فقط با من حرف بزن ! چشمانت زیرنویس می کنند !

 

عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز بی تفاوت بودنت هر لحظه آبم میکند

 

چمدان کوچکت جا نداشت وگرنه خوابهایت راهم مى بردى

 

نوشته ها بهانه است ، فقط مینویسم که یادآوری کنم به یادتم … باورش با تو

 
دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:جملات عاشقانه, :: 22:11 :: نويسنده : rominam

درخت دوستی رو با قلب میکارن نه با دست ! تو را من با قلب دوست دارم نه با حرف  

 

کـوتـاه مـی گـویـم دوسـتت دارم اما از دوست داشـتـنـت کـوتـاه نـمـی آیم

 

با هم باشیم نه یک سال بلکه یک عمر بگذار آوازه ی با هم بودنمان چنان در شهر بپیچد که روسیاه شوند آنان که بر سر جدایی مان شرط بسته بودند

 

من برای دوست داشتن ات مدت هاست آماده ام اما امان از تو امان از زن ها همیشه دیر حاضر می شوید

 
دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:جملات عاشقانه, :: 22:10 :: نويسنده : rominam

در راه تو بی اراده رفتن خوب است / در چشم تو بی افاده رفتن خوب است / جایی که همه فکر سواری هستند /  دنبال دلم پیاده رفتن خوب است

 

همیشه دلتنگی به خاطر نبودن کسی نیست گاهی بخاطر بودن کسی ست که حواسش به تو نیست

 

بعد از مُردنم سرم را جدا کنید بگذارید روی شانه ام شانه ای که سر می خواست ، سری که شانه می خواست هر دو را برسانید به آرزوشان

 

آمـــد امـــا در نگاهــش آن نوازش ها “نبــــــود… چشــم خواب آلـودش را مســتى و رویــا “نـــبود … لـب همــان لـب بود اما بوسـه اش گرمــى “نـداشـت …. دل همــان دل بود اما مســت و بى پـروا “نبــــود

 

 
دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:جملات عاشقانه, :: 22:9 :: نويسنده : rominam

رسم زندگی این است روزی کسی را دوست داری و روز بعد تنهایی به همین سادگی او رفته است و همه چیز تمام شده مثل یک مهمانی که به آخر می رسد و تو به حال خود رها می شوی چرا غمگینی ؟ این رسم زندگیست پس تنها آوازبخوان

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

اگر شبی فانوس نفسهای من خاموش شد ، اگر به حجله آشنایی ، برخوردی وعده ای به تو گفتند ، کبوترت در حسرت پرکشیدن پر پر زد ! تو حرفشان راباورنکن ! تمام این سالها کنارمن بودی ! کنار دلتنگی دفاترم ! درگلدان چینی

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

دوست داشتن همیشه گـــفتن نیست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه … غـــــریبه ! این درد مشترک من و توست که گاهی نمی توانیم در چشمهای یکد یگــرنگــــاه کنیم

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

آنجه را که دوست داری بدست آور وگرنه مجبور میشوی آنجه را که دوست نداری تحمل کنی . همیشه باور داشته باش که خدا تو را فراموش نمی کند حتی اگر تو او را فراموش کرده باشی

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

نگاهت را به کسی دوز که قلبش برای تو بتپه چشمانت را با نگاه کسی اشنا کن که زندگی را درک کرده باشه سرت را روی شانه های کسی بگذار که از صدای تپشهای قلبت تو را بشناسه آرامش نگاهت رو به قلبی پیوند بزن که بی ریاترین باشه لبخندت را نثار کسی کن که دل به زمین نداده باشه رویایت رو با چهره ی کسی تصویر کن که زیبایی را احساس کرده باشه چشم به راه کسی باش که تو را انتظار کشیده باشه اما عاشق کسی باش که تک تک سلولهای بدنش تقدس عشق را درک کند

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

میشه مثل یه قطره اشک بعضیا رو از چشمت بندازی …. ولی هیچ وقت نمی تونی جلوی اشکی رو بگیری که با رفتن بازیا از چشمت جاری میشه -+-+-+-+-+-+-+-+-+-

بعضی ها وقتی کاری داشته باشند دوستت هستند بعضی ها وقتی گیر می کنند دوستت هستند بعضی ها نیستند و وقتی هم هستند بهتر است نباشند بعضی ها نیستند و ادای بودن در می آورند بعضی ها در عین بودن هرگز نیستند بعضی های دیگر هم به طور کلی هستند ولی آدم نیستند آنهای دیگری هم که آدم هستند نیستند

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

خسته شدم می خواهم در آغوش گرمت آرام گیرم.خسته شدم بس که از سرما لرزیدم… بس که این کوره راه ترس آور زندگی را هراسان پیمودم زخم پاهایم به من میخندد… خسته شدم بس که تنها دویدم… اشک گونه هایم را پاک کن و بر پیشانیم بوسه بزن… می خواهم با تو گریه کنم … خسته شدم بس که… تنها گریه کردم… می خواهم دستهایم را به گردنت بیاویزم و شانه هایت را ببوسم…خسته شدم بس که تنها ایستادم

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

عشق با حسرت دیدار تو بودن زیباست

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

یک نفر ….. یک جایی….. تمام رویاهاش لبخند توست و زمانی که به تو فکر می‌کنه احساس می‌کنه که زندگی واقعا با ارزشه پس هرگاه احساس تنهایی کردی این حقیقت رو به خاطر داشته باش یک نفر ….. یک جایی….. در حال فکر کردن به توست -+-+-+-+-+-+-+-+-+-

خدا به تو دو تا پا داد تا با آنها راه بروی. دو تا دست داد تا نگه داری. دو گوش برای شنیدن و دو چشم برای دیدن داد ولی چرا فقط یک قلب به تو داد؟ چون قلب دوم تو رو به کس دیگری داد تا تو آن را پیدا کنی

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

باز هم غم عشق و ناله جدایی در من فغان کردنمی دانم آیا آب عشقی پیدا خواهد شدکه این آتش را در من خاموش کندگر این آب پیدا نشد این آتش در من چه خواهد کردمرا خواهد سوزاندولی من از خدا می خواهم که این آتش آتش عشق تو باشدخدایا! ما اگر بد کنیم،تو را بنده های خوب بسیار است، تو اگر مدارا نکنی ما را خدای دیگر کجاست ؟

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

خوشبختی بر سه ستون استوار است: فراموش کردن غم های گذشته، فراموش نکردن عبرت های گذشته، غنیمت شمردن حال و امیدوار بودن به آینده

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

مهم این نیست که قطره باشی یا اقیانوس، مهم این است که آسمان در تو منعکس شود.

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

لازمه ی خوشبختی جذب کردن چیزهای تازه نیست، بلکه حذف کردن افکار کهنه است، افکاری که به هیچ دردی نمی خورند.

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

زندگی هنر نقاشی کردن است بدون استفاده از پاک کن سعی کن همیشه طوری زندگی کنی که وقتی به گذشته برمیگردی نیازی به پاک کن نداشته باشی.

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

اگه تو خدا را فراموش کردی این رو بدون اون هرگز تو رو فرا موش نمی کنه چون دوست داره

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

خوشبختی و بدبختی برای یه مرد شجاع مثل دست راست و چپش می مونه . اون هر دوشونو به کار می‌بره

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

مردم به همان اندازه خوشبخت اند که خودشان تصمیم میگیرند. خوشبختی به سراغ کسی میرود که فرصت اندیشیدن در مورد بدبختی را نداشته باشد. دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

اگر نماز گزار بداند که چقدر از رحمت الهی او را فرا گرفته هرگز سر از سجده بر نمی دارد… بسیج قزوین -+-+-+-+-+-+-+-+-+-

چه بسا اشخاصی که تنها با طنین کلنگ گورکن از خواب غفلت بیدار می شوند. ناپلون بناپارت

-+-+-+-+-+-+-+-+-+-

عشق را دوست دارم ولی نه در قفسبوس را دوست دارم نه در هوستو را دوست دارم تا آخرین نفس

به اشتراک بگذارید...
 
دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:جملات عاشقانه, :: 22:8 :: نويسنده : rominam
اس ام اس و جملات قشنگ و عالی عاشقانه خرداد ۹۱
اس ام اس و جملات قشنگ و عالی عاشقانه خرداد ۹۱

عاشقی یک شب است و پشیمانی هزار شب
حالا هزار شب پشیمانم که چرا
یک شب عاشق نبوده ام
.
.
.
سلام خوبی؟ یه سوال داشتم، تو دل منو ندیدی؟
آخه از وقتی اومد دنبال تو دیگه بر نگشت!
.
.
.
گلهای بهشت سایبانت
یک دسته ستاره ارمغانت
یک باغ از گلهای نرگس
تقدیم وجود مهربانت
.
.
.
جایگاه همیشگی تو در قلب منه
البته اگه صدف قلبم لایق مروارید وجودت باشه
.
.
.
بعضیا از خنده سیرن
بعضیا از غم میمیرن
بعضیا از بس عزیزن
هرگز از دلها نمیرن
.

.

.
ای عشق چه در شرح تو جز عشق بگویم
زیرا که تو در ساده ترین شکلی و پیچیده ترینی
.
.
.
در میان همگان گشتم و عاشق نشدم
تو چه کردی که تو را دیدم و دیوانه شدم
.
.
.
وقتی که وفا قصه ی برف به تابستان است و محبت گل نایابیست
به چه کسی باید گفت : با تو خوشبخت ترین انسانم ؟
.
.
.
خوب است و قشنگ اینکه دلگیر شویم
در دام دل شکسته زنجیر شویم
ای عشق همیشه از خدا میخواهم
که کنار من باشی به پای هم پیر شویم
.
.
.
یاد بادا که دلم مشتاق دیدار تو بود
روز و شب در طلب و هر لحظه بیدار تو بود
دیدگانم را چه دانی که دگر سویی نیست
به فدایت ، که آن هم گرفتار تو بود
.
.
.
زندگی با تو چه زیباست نمیدانی تو
دل من غرق تمناست نمیدانی تو
شوق دیدار تو در باغ دلم میشکفد
دل من منتظر توست نمیدانی تو
.
.
.
دلت آبی تر از دریا عزیزم
به کامت گردش دنیا عزیزم
الهی دائما چون گل بخندی
بهارانت خوش و زیبا عزیزم

 
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:داستان كوتاه زنجير عشق, :: 21:40 :: نويسنده : rominam

داستانهای خواندنی (2)

داستان کوتاه زنجیر عشق

 یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمی گشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود. اون زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود. اسمیت پیاده شد و خودشو معرفی کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم. زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست.


وقتی که او لاستیک رو عوض کرد و درب صندوق عقب رو بست و آماده رفتن شد، زن پرسید: «من چقدر باید بپردازم؟»


و او به زن چنین گفت: «شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام. و روزی یکنفر هم به من کمک کرد، همونطور که من به شما کمک کردم. اگر تو واقعا می خواهی که بدهی ات رو به من بپردازی باید این کار رو بکنی. نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!»


چند مایل جلوتر زن کافه کوچکی رو دید و رفت تو تا چیزی بخوره و بعد راهشو ادامه بده ولی نتونست بی توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمتی بگذره که می بایست هشت ماهه باردار باشه و از خستگی روی پا بند نبود. او داستان زندگی پیشخدمت رو نمی دانست واحتمالا هیچ گاه هم نخواهد فهمید. وقتی که پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلارش رو بیاره، زن از در بیرون رفته بود، در حالی که بر روی دستمال سفره یادداشتی رو باقی گذاشته بود. وقتی پیشخدمت نوشته زن رو می خوند اشک در چشمانش جمع شده بود. در یادداشت چنین نوشته بود: «شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام. و روزی یک نفر هم به من کمک کرد، همون طور که من به شما کمک کردم. اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی. نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!».


همان شب وقتی زن پیشخدمت از سرکار به خونه رفت، در حالی که به اون پول و یادداشت زن فکر می کرد به شوهرش گفت :«دوستت دارم اسمیت، همه چیز داره درست می شه».

 
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:مقام مادر از ديدگاه بزرگان, :: 21:39 :: نويسنده : rominam

 

 

مادر,سخن بزرگان, جملات قصار

 

در دنیا دو تصویر برای من زیباست، تصویر گل و تصویر مادرم.(بالزاک)

 

تار و پود روح مادر را از مهربانی بافته اند.(امرسون)

 

مادر شاهکار طبیعت است.(گوته)

 

مادر سازنده جهان و تابلوی آفریدگار است.(بتهوون)

 

یک بوسه مادر من بود که مرا نقاش کرد.(رافائیل)

 

شاید یک مادر بتواند با فرزند بالغ خود مخالفت کند اما هرگز نمی تواند در برابر کودک خردسالش که بازوان کوچکش را به سویش دراز کرده تا او را درآغوش بگیرد مخالفت کند.(ماریا فون تراپ)

 

وقتی مردم از شغلم می پرسند می گویم: قبل از هر چیز من یک مادرم.

فرزندان شما نماینده افکارتان هستند آنان در حکم جملاتی هستند که عقاید شما را بیان می کنند.(ژاکلین جکسون)

 

مادر واسطه ای است که از طریق وی کودک نورسیده وجود خود را به صورت یک انسان اجتماعی متحول می کند.(بیتا رانک)

 

زمانی که یک مادر به فرزندش نگاه می کند که آرام در میان عروسکهایش به خواب رفته است، به این فکر می کند که فردایشان هرچه قدر هم زیبا باشد هرگز نمی تواند جای آن لحظه ناب را بگیرد.(ژوآن بینز)

 

یادم می آید وقتی ساعت دو نیمه شب با صدای کودک گرسنه ام از خواب برمی خواستم از دیدار دوباره اش تمام وجودم لبریز از شادی و عشق می گشت.(مارگارت درابل)

 

ناگهان عشق چون موجی در وجودم پیچید و وادرام کرد تا به سوی گهواره بروم و آن موجود کوچک و معصوم را در آغوش بگیرم.(روزی توماس)

 
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:7 مورد خطرناك از گاندي, :: 21:35 :: نويسنده : rominam

 

دیدگاه زیبای گاندی: ۷ مورد خطرناک!

 

از نظر گاندی هفت موردی که بدون هفت مورد دیگر خطرناک هستند:


۱-ثروت، بدون زحمت


۲-لذت، بدون وجدان


۳-دانش، بدون شخصیت


۴-تجارت، بدون اخلاق


۵-علم، بدون انسانیت


۶-عبادت، بدون ایثار


۷-سیاست، بدون شرافت


این هفت مورد را گاندی تنها چند روز پیش از مرگش بر روی یک تکه کاغذ نوشت و به نوه‌اش داد.

 
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:جملات زيبا وانرژي بخش, :: 21:32 :: نويسنده : rominam

 

زیبا ترین جملات, جملات عاشقانه زیبا, مطالب خواندنی جالب

 

عیار واقعی بودن تصمیم ان است که دست به عمل بزنیم>>> انتونی رابینز

 

اجازه نده ترس تو را فلج سازد>>>مارک فیشر

 

افرادی که از ریسک کردن میترسند به جایی نمیرسند>>>مارک فیشر

 

منشا همه بیماریها در فکر است>>> ژوزف مورفی

 

رحمت خداوند ممکن است تاخیر داشته باشد اما حتمی است>>>انتونی رابینز

 

چنانچه نیک اندیش باشید خیر و خوشی به دنبالش خواهد امد>>>ژوزف مورفی


افراد موفق هیچ وقت اجازه نمیدهند که شرایط ازارشان دهد>>>مارک فیشر

 

افرادی که زمان را در انتظار شرایط عالی از دست میدهند هرگز موفق نمیشوند>>>مارک فیشر


اعمال ثابت ما سرنوشت ما را تعیین میکند.>>>انتونی رابیتز


هنگامی که تخیلات و منطق در ضدیت با هم قرار بگیرند تخیلات پیروز میشوند>>> مارک فیشر


وقتی که هدف روشنی داشته باشیم احساس روشنی به ما دست میدهد>>>انتونی رابینز


ترس را از خود بران و با خود بگو من با نیروی شعور خود قدرت انجام هر کاری را دارم>>>ژوزف مورفی


هر کس از قدرت انتخاب برخوردار است پس سلامتی و شادی را انتخاب کند>>>ژوزف مورفی


قانون زندگی , قانون باور است.>>>ژوزف مورفی


اعتقادات ما اعمال افکار و احساسات ما را شکل میدهد>>>انتونی رابینز


با هر تصمیمی تغییری تازه در زندگی اغاز میکنید.>>>انتونی رابینز


 برای شروع باید باور داشته باشی که میتوانی سپس با اشتیاق شروع کنی>>>مارک فیشر


اگر نمیدانی به کجا میروی به هیچ کجا نخواهی رسید.>>>مارک فیشر


نبوغ در سادگی نهفته است>>>مونزارت


این روشنی هدف است که به شما نیرو میبخشد>>>انتونی رابینز

 

در زندگی شکست وجود ندارد بلکه فقط نتیجه موجود است>>>انتونی رابینز

 

تمام کسانی که ثروتمند شده اند باور داشته اند که میتوانند ثروتمند شوند.>>>مارک فیشر


باور به طور خود بخود به اجرا در میاید>>>ژوزف مورفی

 

نه موفقیت و نه شکست یک شبه ایجاد نمیشود.>>>انتونی رابینز

 

به ضمیر باطن خود به صورت یک هوش زنده و یک یار موافق بنگرید>>>ژوزف مورفی


ترس باعث میشود تا بسیاری از مردم به رویاهایشان نرسند.>>>مارک فیشر

 

زندگی دقیقا به ما ان چیزی را میدهد که به دنبالش هستیم>>>مارک فیشر


نباید مطالب غلطی که از گذشته در ذهن ما برنامه ریزی شده اند حال و اینده ما را تباه کنند >>> انتونی رابینز


آرزوهی هر فرد موجب شکل گرفتن و بقای افکار او میشود>>>هراکلیتوس

 

اندیشه هایتان را عوض کنید تا سرنوشتتان عوض شود.>>>ژوزف مورفی

 

زندگی آماده است تا بسیار بیشتر از انچه تصورش را میکنید به ما بدهد.>>>مارک فیشر

 

تنها کسانی میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند که به قدرت ذهن ایمان دارند.>>>مارک فیشر


ضمیر باطن شما سازنده بدن شماست و میتواند شما را درمان کند.>>>ژوزف مورفی

 
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:عشق چه زيبا بود اگر,,,, :: 21:30 :: نويسنده : rominam

 

متن های عاشقانه, متن زیبا, متن زیبا عاشقانه

 

عشق ؛چه زیبا بود اگر با تو بود.

عشق ؛چه زیبا بود اگر فقط یکبار، فقط یکبار در چشمانت نشانی از آن می دیدم.

عشق ؛چه زیبا بود اگر تنها قلبت برای من میتپید.

عشق ؛چه زیبا بود اگر دستانت گرمی میداد به دستانم.

عشق ؛چه زیبا بود اگر طنین صدای زیبایت در گوشم یک بار دیگر می پیچید.

عشق ؛چه زیبا بود اگر مثل قدیم یک بار به لبانت دوستت دارم را می آوردی.

عشق ؛چه زیبا بود اگر من را لایق دیدن چشمانت میدانستی.

عشق ؛چه زیبا بود اگر فقط من بودم و تو بودی و دیگر خدا

 
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:اشعار زيبا وعاشقانه, :: 21:29 :: نويسنده : rominam

 

اشعار زیبا و عاشقانه, شعرهای عاشقانه

 باز هم میخواهمت ( شعر عاشقانه )

بیهوده میگردم به دنبالت،
وقتی نیستی ، بیهوده نشسته ام چشم به راهت
شاید وقت این است که حسرت گذشته های شیرین با تو بودن را بخورم
تنها بمانم و کوله باری از غم را بر دوش بکشم
دیروز گذشت و پیش خود گفتم فردا در راه است ، فردا آمد و دیدم هنوز دلم چشم به راه است ، مدتی گذشت و هنوز هم در حسرت دیروزم ، چه فایده دارد وقتی روز به روز از غم عشقت میسوزم؟
پیش خود میگویم شاید فردا بیایی ،شاید هنوز هم مرا بخواهی !
تقصیر دلم بود نه چشمانم ، این قصه که تمام شد، باز هم اگر بخواهی میمانم
نشستم به انتظار غروب تا یک دل سیر گریه کنم ، شاید کمی آرام شوم ، غروب آمد و بغض سد راه اشکهایم ، شب شد و هنوز نشکسته شیشه غمهایم،
این حال و روز من است ، نیستی که ببینی این روزهای بی تو بودن است
تمام هستی ام تویی ،از لحظه ای که نیستی ، انگار که من نیز نیستم ، انگار مدتی را با عشق زندگی کردم و بعد از تو ،مال این دنیا نیستم !
از آغاز نیز اهل دیار تنهایی بوده ام ، تو رهگذری بودی و من با تو مدتی آشنا بوده ام
از کجا میدانستم اهل دل نیستی ، عشق را نمیشناسی و با من یکی نیستی ، از کجا میدانستم که تنها میشوم ، من بیچاره باز هم بازیچه دست غمها میشوم !
بیهوده میگردم به دنبالت ، با وجود تمام بی محبتی هایت ، باز هم میخواهمت….

اشعار زیبا و عاشقانه, شعرهای عاشقانه

 در خیال عشقت
چشمهایم را بسته ام ، تا تو را ببینم
ببینم که در کنارمی ، سرم بر روی شانه هایت است و تو فقط مال منی
حس کنم گرمای وجودت را ، فراموش کنم همه غم های دنیا را …
چشمهایم را بسته ام ، تا تو را در آغوش بگیرم ، تا همانجا در کنارت ، برایت بمیرم…
شاید تنها در خیالم با تو باشم و همیشه عاشق این خیالات باشم…
خیالی که لحظه به لحظه با من است ، همیشه و همه جا در کنار من است ، حسرت شده برایم این خیالات عاشقانه ، از خیال تو حتی یک لحظه هم خواب به چشمانم نیامده….
همیشه فکرم پیش تو است ، تو که میدانی دلم بدجور گرفتار تو است ، پس کجایی که آرامم کنی؟ خواهشی از قلب بی وفای تو دارم، هوای قلب تنهای مرا هم داشته باش….
بس که به خیال تو چشمهایم را بستم و به رویاها رفتم،دنیا را فراموش کرده ام ،دنیای من تو شده ای و رویاهایت ، حسرت شده برای یک بار هم، شنیدن صدای نفسهایت….
دلم در این هوای آلوده دلتنگی ، پر از غبار شده ، مدتی گذشته و هنوز این گرد و غبارها پاک نشده ، هر کسی می آید پیش خود میگوید شاید این دل حراج شده، اما کسی نمیداند که دلم یک عاشق سر به هوا شده…
دلی که عاشق است و عشقش در کنارش نیست ، دلی که لحظه به لحظه به خیال آمدن عشقش دیگر محکوم به انتظار نیست ….
چشمهایم را بسته ام ، تو نیامدی و من عاشقی دلشکسته ام…

 
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:جملات عاشقانه, :: 21:23 :: نويسنده : rominam


(فرستنده : سمانه)

درد من دیدار توست دل فقط بیمار توست، شادی و عشق امید هدیه چشمان توست. محمدم ، ای که همه ی وجودم سرشار از عشق توست عاشقانه دوستت دارم و تنها قلبم برای تو می تپد .

معشوقه ات سمانه .


(فرستنده :ش.محمدی)

عطرهای خوب
شیشه خالیشان هم بوی خوب میدهد
درست مثل جای خالی تو...


(فرستنده :ش.محمدی)

هزار پنجره باز است
چرا؟ چرا بنشینم؟
هزار پنجره دارم
که عاشقانه ببینم

هوا، هوای پریدن
به دشت های نیاز است
هزار پنجره در من
به آسمان تو باز است...


(فرستنده :ش.محمدی)

قطار می رود
تو می روی
تمام ایستگاه می رود

و من چقدر ساده ام
که سالهای سال
در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان
به نرده های ایستگاه رفته
تکیه داده ام !....


(فرستنده :ش.محمدی)

تقویم ما تمام ورق هایش
تعطیل هم که باشد
هر روز ذهن من
در دفتر حضور شما تیک می خورد...


(فرستنده : حکمت الله گراوند از کوهدشت)
همدم گل گشته ام همبستر خاکم مکن ، قطره قطره میچکم از چشم خود پاکم مکن .

 
(فرستنده : الهام از اصفهان)
ستاره ها وقتی میشکنن شهاب میشن
، اما وقتی دل آدم میشکنه میشه یه سوال بی جواب .


(فرستنده : مجتبی از کاشان) تقدیم به تنها شعر من مریم .
از هزاران یک نفر اهل دل است
، مابقی تندیسی از آب و گل است .

 
(فرستنده : مجتبی از کاشان) تقدیم به تنها شعر من مریم .
وقتی از دنیا و آدمهاش نا امید و خسته شدی و دلت گرفت برو کوه و با صدای بلند فریاد بکش ، بگو آیا بازهم امیدی هست ، میبینی که در جواب میگویند : هست ، هست ، هست .

 
(فرستنده : مجتبی از کاشان) تقدیم به تنها شعر من مریم
.
اگر چشمان من دریاست بدان تویی تنها فانوس دریایم
، اگر هرفی زنم از گل بدان تویی تنها تویی معنا و مفهومش .

 
(فرستنده : مجتبی از کاشان) تقدیم به تنها شعر من مریم .
من ندانم که کیم ، من فقط میدانم که تویی شاه بیت غزل زندگیم .

 
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:زيباترين جملات ولنتاين, :: 21:22 :: نويسنده : rominam

زیباترین جملات ولنتاین ، جملات ولنتاین ،اس ام اس ولنتاین 1

ولنتاین مبارک ، همراه یک بغل گل رز ، یک سبد ستاره و یک دنیا آرزوی شادباش


عشق تنها دلیل زندگی است ، ولنتاین مبارک .


آتش دوست اگر در دل ما خانه نداشت ، عمر بی حاصل ما این همه افسانه نداشت . روز ولنتاین مبارک


نمیگم دوستت دارم ، نمیگم عاشقتم ، میگم دیوونتم که اگه یه روز ناراحتت کردم بگی بیخیال دیوونست . . . (روز ولنتاینت مبارک عزیزم)))
————————————————� �—————-

قلب مهربانت مثلثی را می ماند در دریای عشق ، مرا در خود کشیدی برمودای من !!! (ولنتاین مبارک)

اگه شکلات بودی شیرین ترین بودی ، اگه عروسک بودی بغلی ترین بودی ، اگه ستاره بودی روشن ترین بودی و تا زمانی که دوست منی عزیز ترینی . روز ولنتاین مبارک مبارک . . .


امیدوارم خرس زیبایی ها همیشه تو غار چشمات خونه کنه . ولنتاین مبارک باشه عزیزم


سلام ببخشید پول نداشتم برات خرس و قلب بخرم به مناسبت روز ولنتاین ، فقط همین یه اس ام اس رو توسنتم برات بفرستم تا بدونی که همیشه دوستت دارم . امیدوارم این روز ، روز ولنتاین برات مبارک و با برکت باشه .

میدونی ولنتاین یعنی چی ؟ یعنی اینکه یادمون باشه یه عاشق واقعی باید فقط به یه نفر دل ببنده و تا آخر عمر هم عاشقانه عاشقش باشه


تقدیم به او که نبود ولی حس بودنش بر من شوق زیستن داد دلم برای کسی تنگ است که آفتاب صداقت را به میهمانی گلهای باغ می آورد و گیسوان بلندش را به باد می داد و دست های سپیدش را به آب می بخشید و شعر های خوشی چون پرنده ها می خواند


می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی .ولنتاین مبارک


هر کی اومد پیش من یه ذره جاتو نگرفت….هیچ ادایی جای اون نازو اداتو نگرفت….پیش هر نقاشی رفتم تو رو نقاشی کنه، روی هر بومی زدم رنگ چشاتو نگرفت…


میدونی آدما بین الف تا ی قرار دارند. بعضی ها مثل ” ب ” برات میمیرند، مثل ” د ” دوستت دارند، مثل ” ع ” عا شقت میشوند، مثل ” م ” منتظر می مونند تا یه روز مثل ” ی ” یارت بشن.


حرفهایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کسی به اندازه ی حرفهایی است که برای نگفتن دارد و کتاب هایی نیز هست برای ننوشتن و من اکنون رسیده ام به آغاز چنین کتابی…


عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی



شبی از شبها تو به من گفتی که شب باش: من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود به امیدی که تو فانوس شب من باشی


مهر یه چیزیه مهربونی یه چیز دیگه، عشق یه چیزیه عاشق شدن یه چیز دیگه، قلب و دل یه چیزیه اما توی قلب تو جا شدن یه چیز دیگه


آسمونتم می توانی همیشه بارونو تو چشمام ببینی. زمین مال زمین خوارها ،فضا مال فضا پیماها ، فقط تو مال من


همه زندگی فقط ۳روزه : اومدن – بودن – رفتن . من خودم نخواستم بیام ولی خودم می خوام که باشم اونم فقط به خاطره تو وقتی هم که دیگه نباشی منم میرم



زندگی زیباست زشتیهای آن تقصیر ماست، در مسیرش هرچه نازیباست آن تدبیر ماست! زندگی آب روانی است روان میگذرد… آنچه تقدیر من و توست همان میگذرد


مبادا گفته باشی دوستت می دارم دلت را می بویم مبادا شعله ای در آن نهان باشد


گفتی که دنیا را پر از غم دوست داری پس مطمئن هستم مرا هم دوست داری گفتی نمیخواهی ببارم عشق اما شعر غریبی را که گفتم دوست داری


باز در کلبه ی عشق عکس تو مرا ابری کرد.عکس تو خنده به لب داشت ولی اشک چشم مرا جاری کرد



دبیر فارسی بودم نامت را اولین غزل از صفحه کتابها می نهادم اگر دبیر جبر بودم عشق مجهول تو را بر قلب معلوم خودم بخش میکردم تا معادله محبت پدید آید اگر دبیر هندسه بودم ثابت می کردم که شعاع نگاهت چگونه از مرکز قلبم گذشت



روز اول شوخی شوخی جدی شد شوخی ترین جدی عمرم دوست داشتن تو بود و جدی ترین شوخی عمرم از دست دادن تو



من بی تو یک بوسه ی فراموش شده ام؛ یک شعر پر از غلط؛ یک پرنده ی بی آسمان؛ یک نسیم سرگردان؛ یک رویای نا تمام


آتشی که عشق روشن می کند بسیار بیشتر از سردی و خاموشی ای است که تنفر به بار می آورد
و من هرگز نمی توانم کسی را که به او لبخند نزده ام از ته دل دوست داشته باشم


 
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:اس ام اس ولنتاين, :: 21:20 :: نويسنده : rominam

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

اگه شکلات بودی شیرین ترین بودی . اگه عروسک بودی بغلی ترین بودی. اگه شمع بودی روشن ترین بودی و تا زمانی که دوست منی عزیز ترینی ولنتاین مبارک.

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

امیدوارم خرس زیبایی ها همیشه تو غار چشمات خونه کنه ولنتاینت مبارک عزیزم.

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

میدونی ولنتاین یعنی چی؟ یعنی اینکه یه عاشق واقعی باید به یه نفر دل ببنده و تا آخر عمر هم عاشقانه عاشقش باشه: عاشقتم تا همیشه ولنتاین مبارک

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

قلب مهربانت مثلثی را می ماند در دریای عشق، مرا در خود کشیدی برمودای من !!!

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

ای دوست به جز عشق تو در سر من هوسی نیست، جز نقش تو بر صفحه ی دل نقش کسی نیست.

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

بهترین لحظه، لحظه ایست که فکر کنی فراموشت کردم، بعد یک “اس ام اس” از طرف من بیاد که توش نوشته میمیرم برات! ولنتاینت مبارک !

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

یادته بهت گفتم که خشت دیوار دلتم، تو هم منو شکستی، ولی اشکالی نداره، حالا خاک زیر پاتم !

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

با تو از خاطره ها سرشارم. با تو تا آخر شب بیدارم . عشق من دست تو یعنی خورشید. گرمی دست تو را کم دارم. . .

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

قاب عکستو زدم جای ساعت دیواری، از اون موقع به بعد تو شدی تمومه لحظه هام . . .

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

عمری با غم عشقت نشستم، به تو پیوستم واز خود گسستم، ولیکن سرنوشتم این سه حرف بود: تو را دیدم. پرستیدم . شکستم

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

زندگی عشق است افسانه نیست آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست.

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

من به دو چیز عشق می ورزم یکی تو و دیگری وجود تو، به دو چیزاعتقاد دارم یکی خدا و دیگری تو، من در این دنیا دو چیز می خواهم یکی تو و دیگری خوشبختی تو.

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند.
زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ.
زندگی رویایی است، مثل رویای ِیکی کودک ناز.
زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باز.
زندگی تک تک این ساعتهاست
زندگی چرخش این عقربه هاست
زندگی راز دل مادر من
زندگی پینه ی دست پدر است
زندگی مثل زمان در گذر…

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

هر کی اومد پیش من یه ذره جاتو نگرفت… هیچ ادایی جای اون نازو اداتو نگرفت…
پیش هر نقاشی رفتم تو رو نقاشی کنه، روی هر بومی زدم رنگ چشاتو نگرفت…

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

حرفهایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کسی به اندازه ی حرفهایی است که برای نگفتن دارد و کتاب هایی نیز هست برای ننوشتن و من اکنون رسیده ام به آغاز چنین کتابی…

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

مهم نیست ولنتاین یا سپندار مذگان، هر دوبهانه اند برای اینکه به تو بگویم: بی بهانه دوستت دارم.

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

مهر یه چیزیه مهربونی یه چیز دیگه، عشق یه چیزیه عاشق شدن یه چیز دیگه، قلب و دل یه چیزیه اما توی قلب تو جا شدن یه چیز دیگه!

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

آسمونتم می توانی همیشه بارونو تو چشمام ببینی. زمین مال زمین خوارها ،فضا مال فضا پیماها ، فقط تو مال من!

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

همه زندگی فقط ۳روزه : اومدن - بودن - رفتن . من خودم نخواستم بیام ولی خودم می خوام که باشم اونم فقط به خاطره تو وقتی هم که دیگه نباشی منم میرم…

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

زندگی زیباست زشتی‌های آن تقصیر ماست، در مسیرش هرچه نازیباست آن تدبیر ماست! زندگی آب روانی است روان می‌گذرد… آنچه تقدیر من و توست همان می‌گذرد…

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

گفتی که دنیا را پر از غم دوست داری پس مطمئن هستم مرا هم دوست داری گفتی نمیخواهی ببارم عشق اما شعر غریبی را که گفتم دوست داری

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

باز در کلبه ی عشق عکس تو مرا ابری کرد…
عکس تو خنده به لب داشت ولی اشک چشم مرا جاری کرد…

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

روز اول شوخی شوخی جدی شد شوخی ترین جدی عمرم دوست داشتن تو بود و جدی ترین شوخی عمرم از دست دادن تو…

جملات زیبا برای ولنتاین , اس ام اس ولنتاین

پارسال این روزا برامون پر بود از عطر شکلات و کادو و عروسک اما امسال نمیدونم ولنتاین رو با کی جشن میگیری؟ هر جا و با هر کسی باشی دوستت دارم ولنتایت مبارک…

 
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:جملات عاشقانه, :: 21:17 :: نويسنده : rominam


می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟

چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی .ولنتاین مبارک…

______________________________________________________

مبادا گفته باشی دوستت می دارم دلت را می بویم مبادا شعله ای در آن نهان باشد

______________________________________________________

تقدیم به او که نبود ولی حس بودنش بر من شوق زیستن داد دلم برای کسی تنگ است که آفتاب صداقت را به میهمانی گلهای باغ می آورد و گیسوان بلندش را به باد می داد و دست های سپیدش را به آب می بخشید و شعر های خوشی چون پرنده ها می خواند

______________________________________________________

شبی از شبها تو به من گفتی که شب باش: من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود به امیدی که تو فانوس شب من باشی

______________________________________________________

باز در کلبه ی عشق عکس تو مرا ابری کرد.عکس تو خنده به لب داشت ولی اشک چشم مرا جاری کرد

______________________________________________________

همه زندگی فقط ۳روزه : اومدن ، بودن ، رفتن . من خودم نخواستم بیام ولی خودم می خوام که باشم اونم فقط به خاطره تو وقتی هم که دیگه نباشی منم میرم

______________________________________________________

میدونی ولنتاین یعنی چی ؟ یعنی اینکه یادمون باشه یه عاشق واقعی باید فقط به یه نفر دل ببنده و تا آخر عمر هم عاشقانه عاشقش باشه

______________________________________________________

گفتی که دنیا را پر از غم دوست داری پس مطمئن هستم مرا هم دوست داری گفتی نمیخواهی ببارم عشق اما شعر غریبی را که گفتم دوست داری

______________________________________________________

حرفهایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کسی به اندازه ی حرفهایی است که برای نگفتن دارد و کتاب هایی نیز هست برای ننوشتن و من اکنون رسیده ام به آغاز چنین کتابی…

______________________________________________________

دبیر فارسی بودم نامت را اولین غزل از صفحه کتابها می نهادم اگر دبیر جبر بودم عشق مجهول تو را بر قلب معلوم خودم بخش میکردم تا معادله محبت پدید آید اگر دبیر هندسه بودم ثابت می کردم که شعاع نگاهت چگونه از مرکز قلبم گذشت

______________________________________________________

سلام ببخشید پول نداشتم برات خرس و قلب بخرم به مناسبت روز ولنتاین ، فقط همین یه اس ام اس رو توسنتم برات بفرستم تا بدونی که همیشه دوستت دارم . امیدوارم این روز ، روز ولنتاین برات مبارک و با برکت باشه

______________________________________________________

زندگی زیباست زشتی‌های آن تقصیر ماست ، در مسیرش هرچه نازیباست آن تدبیر ماست! زندگی آب روانی است روان می‌گذرد… آنچه تقدیر من و توست همان می‌گذرد

______________________________________________________

امیدوارم خرس زیبایی ها همیشه تو غار چشمات خونه کنه . ولنتاین مبارک باشه عزیزم

______________________________________________________

من بی تو یک بوسه ی فراموش شده ام ، یک شعر پر از غلط ، یک پرنده ی بی آسمان؛ یک نسیم سرگردان ، یک رویای نا تمام

______________________________________________________

ولنتاین مبارک ، همراه یک بغل گل رز ، یک سبد ستاره و یک دنیا آرزوی شادباش

______________________________________________________

اگه شکلات بودی شیرین ترین بودی ، اگه عروسک بودی بغلی ترین بودی ، اگه ستاره بودی روشن ترین بودی و تا زمانی که دوست منی عزیز ترینی . روز ولنتاین مبارک مبارک . .

_____________________________________________________

میدونی آدما بین الف تا ی قرار دارند. بعضی ها مثل ” ب ” برات میمیرند، مثل ” د ” دوستت دارند، مثل ” ع” عا شقت میشوند، مثل ” م ” منتظر می مونند تا یه روز مثل ” ی ” یارت بشن.

______________________________________________________

آتش دوست اگر در دل ما خانه نداشت ، عمر بی حاصل ما این همه افسانه نداشت . روز ولنتاین مبارک

______________________________________________________

کبریت وگاز و فندک گاو والاغ و اردک ولنتاینت مبارک

______________________________________________________

قلب مهربانت مثلثی را می ماند در دریای عشق ، مرا در خود کشیدی برمودای من !!! (ولنتاین مبارک)

______________________________________________________

آسمونتم می توانی همیشه بارونو تو چشمام ببینی. زمین مال زمین خوارها ،فضا مال فضا پیماها ، فقط تو مال من

______________________________________________________

عشق تنها دلیل زندگی است ، ولنتاین مبارک .

______________________________________________________

هر کی اومد پیش من یه ذره جاتو نگرفت….هیچ ادایی جای اون نازو اداتو نگرفت….پیش هر نقاشی رفتم تو رو نقاشی کنه ، روی هر بومی زدم رنگ چشاتو نگرفت…

______________________________________________________

روز اول شوخی شوخی جدی شد شوخی ترین جدی عمرم دوست داشتن تو بود و جدی ترین شوخی عمرم از دست دادن تو

______________________________________________________

مهر یه چیزیه مهربونی یه چیز دیگه ، عشق یه چیزیه عاشق شدن یه چیز دیگه ، قلب و دل یه چیزیه اما توی قلب تو جا شدن یه چیز دیگه

______________________________________________________

نمیگم دوستت دارم ، نمیگم عاشقتم ، میگم دیوونتم که اگه یه روز ناراحتت کردم بگی بیخیال دیوونست . . . (روز ولنتاینت مبارک عزیزم)

 
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:عشق, :: 21:16 :: نويسنده : rominam

Two things give you heartburn fast
be careful!!
one is a sweat too sweet,
the other is a love too much declared.
thus, be very careful!!!

دو تا چیز دل آدمو خیلی زود می زنه
حواست باشه
یکی شیرینی که شیرینیش بیش از اندازه باشه
یکیش هم عشقی که ابراز عشقش بیش از اندازه باشه
پس خیلی مواظب باش.

 
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:عشق, :: 21:13 :: نويسنده : rominam

عشق که تعریف آن برای ما این قدر سخت است، تنها تجربه بشری است که واقعا ماندگار و حقیقی است.

عشق نیروی مخالف ترس است، اساس هر رابطه است، قلب خلاقیت است، و قدرت قدرت هاست.

عشق پیچیده ترین موضوع بین انسان هاست، منبع خوشبختی است، انرژی است که ما را به هم متصل می سازد و درون ما خانه می کند...

در نهایت عشق چیزی است که ما را به راستی میتوانیم هدیه کنیم.

در دنیای مبهم، رویایی و پوچی؛ عشق منیع حقیقت است.

بنابراین در مورد عشق خود نسبت به  یکدیگر خسیس نباشیم و سال جدید را با عشق شروع کنیم....

 

 
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:بيمارستان وعشق, :: 21:8 :: نويسنده : rominam

از لحظه‌ای که در یکی از اتاق‌های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبروی من مناقشه بی‌پایانی را ادامه می‌دادند.   زن می‌خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می‌خواست او همان جا بماند.  

از حرف‌های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است. در بین مناقشه این دو نفر کم کم با وضیعت زندگی آنها آشنا شدم.   یک خانواده روستائی ساده بودند با دو بچه. دختری که سال گذشته وارد دانشگاه شده و یک پسر که در دبیرستان درس می‌خواند و تمام ثروتشان یک مزرعه کوچک، شش گوسفند و یک گاو است.   در راهروی بیمارستان یک تلفن همگانی بود و هر شب مرد از این تلفن به خانه‌شان زنگ می‌زد. صدای مرد خیلی بلند بود و با آن که در اتاق بیماران بسته بود، اما صدایش به وضوح شنیده می‌شد. موضوع همیشگی مکالمه تلفنی مرد با پسرش هیچ فرقی نمی‌کرد: «گاو و گوسفندها را برای چرا بردید؟ وقتی بیرون می‌روید، یادتان نرود در خانه را ببندید. درس‌ها چطور است؟ نگران ما نباشید. حال مادر دارد بهتر می‌شود. بزودی برمی گردیم...»  

چند روز بعد پزشک‌ها اتاق عمل را برای انجام عمل جراحی زن آماده کردند. زن پیش از آنکه وارد اتاق عمل شود ناگهان دست مرد را گرفت و درحالی که گریه می‌کرد گفت: « اگر برنگشتم، مواظب خودت و بچه‌ها باش.» مرد با لحنی مطمئن و دلداری دهنده حرفش را قطع کرد و گفت: «این قدر پرچانگی نکن.» اما من احساس کردم که چهره‌اش کمی درهم رفت.  بعد از گذشت ده ساعت که زیرسیگاری جلوی مرد پر از ته سیگار شده بود، پرستاران، زن بی حس و حرکت را به اتاق رساندند. عمل جراحی با موفقیت انجام شده بود. مرد از خوشحالی سر از پا نمی‌شناخت و وقتی همه چیز روبراه شد، بیرون رفت و شب دیروقت به بیمارستان برگشت. مرد آن شب مثل شب‌های گذشته به خانه زنگ نزد. فقط در کنار تخت همسرش نشست و غرق تماشای او شد که هنوز بی‌هوش بود.  

صبح روز بعد زن به هوش آمد. با آن که هنوز نمی‌توانست حرف بزند، اما وضعیتش خوب بود. از اولین روزی که ماسک اکسیژنش را برداشتند، دوباره جر و بحث زن و شوهر شروع شد. زن می‌خواست از بیمارستان مرخص بشود و مرد می‌خواست او همان جا بماند.   همه چیز مثل گذشته ادامه پیدا کرد. هر شب، مرد به خانه زنگ می‌زد. همان صدای بلند و همان حرف‌هایی که تکرار می‌شد. روزی در راهرو قدم می زدم. وقتی از کنار مرد می‌گذشتم داشت می‌گفت: «گاو و گوسفندها چطورند؟ یادتان نرود به آنها برسید. حال مادر به زودی خوب می‌شود و ما برمی‌گردیم.»  

نگاهم به او افتاد و ناگهان با تعجب دیدم که اصلا کارتی در داخل تلفن همگانی نیست. مرد درحالی که اشاره می‌کرد ساکت بمانم، حرفش را ادامه داد تا این که مکالمه تمام شد. بعد آهسته به من گفت: «خواهش می‌کنم به همسرم چیزی نگو. گاو و گوسفندها را قبلا برای هزینه عمل جراحیش فروخته‌ام. برای این که نگران آینده‌مان نشود، وانمود می‌کنم که دارم با تلفن حرف می‌زنم.»   در آن لحظه متوجه شدم که این تلفن برای خانه نبود، بلکه برای همسرش بود که بیمار روی تخت خوابیده بود. از رفتار این زن و شوهر و عشق مخصوصی که بین‌شان بود، تکان خوردم. عشقی حقیقی که نیازی به بازی‌های رمانتیک و گل سرخ و سوگند خوردن و ابراز تعهد نداشت، اما قلب دو نفر را گرم می‌کرد.

 

 
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:پدر, :: 21:8 :: نويسنده : rominam

طبق معمول مامانم بابامو صدا زد که بیاد دره شیشه سس رو باز کنه


پدرم بعد از کلی کلنجار رفتن نتونست دره شیشه سس رو باز کنه


مادرم منو صدا زد و منم خیلی راحت درش رو باز کردم و به بابام گفتم : اینم کاری داشت


پدرم لبخندی زد و گفت :


یادته وقتی بچه بودی و مامانت منو صدا میزد تو زود تر از من میومدی و کلی زور میزدی تا دره شیشه سس رو باز کنی ؟؟؟!!!!!


... ... ... ... یادته نمی تونستی ...


یادته من شیشه سس رو میگرفتم و کمی درش رو شل میکردم تا بازش کنی و غرورت نشکنه ...


اشک تو چشمام جم شد ...


نتونستم حرفی بزنم و فقط پدرم رو بغل کردم !

 
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:جملات عاشقانه, :: 20:49 :: نويسنده : rominam

یه عکس از چشات بفرست

یه آهو اینجاس می خوام روشو کم کنم !

 

اس ام اس عاشقانه

برای عشق گریه کن،اماکسی رابه خاطرعشق به گریه کردن ننداز!! باعشق بازی کن،اماهرگزکسی را با عشق بازی نده!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

واسه مشق شبت  100  بار بنویس : اونی که فکرش رو نمیکنی همیشه به یادته . .


وای بر من,تو همانی که امیدم بودی؟
تو همان چشم سیه,دلبر افسونگر من؟
هر چه کوشم مگر این حادثه باور نکنم
میدود یاد خطاهای تو در باور من



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در عالم رفاقت محبت تقدیمت میکنم

تا در بیگانگی فردا فراموشم نکنی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یه عکس از چشات بفرست

یه آهو اینجاس می خوام روشو کم کنم !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


خدایا!
خورشید را به من قرض میدهی ؟
از تو كه پنهان نیست
سرزمین خیالم سالهاست یخ بسته است...


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در ادامه با این جملات زیبا همراه باشید:



تو را هر لحظه به خاطر می آورم

بی هیچ بهانه ای

شاید دوست داشتن همین باشد...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بیا تا پرواز اعتماد را با هم تجربه کنیم

وگرنه میشکنیم بال های دوستی مان را

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


من از طرز نگاه تو امید مبهمی دارم،
نگاهت را مگیر از من
که با آن عالمی دارم...!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


ماه من پرده از آن چهره ی زیبا بردار
تا فلک لاف نیاید که چه ماهی دارد...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

حتم دارم که تویی آن شبح آینه پوش
عاشقی جرم قشنگیست ,به انکار مکوش

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به اندازه دیوونه های دیوونه خونه ، دیوونه وار دیوونتم دیوونه !


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شب شرابی خوردم و مستی مرا در بر گرفت / دوریت آمد به یادم هستی ام آتش گرفت . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به اندازه دیوونه های دیوونه خونه ، دیوونه وار دیوونتم دیوونه !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

همیشه مست و شیدری تو بودم / به فکر آرزو های تو بودم

تموم آرزوهای منی ، کاش / یکی از آرزوهای تو بودم . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هرچه زدم بی تو دلم وا نشد / جز تو کسی باب دل ما نشد

هرچه پرستو شدم و پر زدم / هم نفسی مثل تو پیدا نشد . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هر شب به فکرت نازنین تا صبح خلوت میکنم / هر دم به شوق دیدنت اخمی به ساع میکنم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر اسم آدما رو بارزترین صفاتشون بذارن ٬ اسم منو چی میذاشتی !؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

صدای پای تو که میروی ، صدای پای مرگ که میآید . . . ( حسین پناهی )

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر ماه بودی به صد ناز / شاید شبی بر لب بام من مینشستی . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در این شب پر از سکوت ، واژه ها یاری ام نمیکنند ، کاش تو بودی تا سکوتی مرگبار

بر لحظاتم سایه نمی افکند ، کاش تو بودی تا در دریای مهربانیت غرق میشدم

تو زیباترین ترانه ام هستی . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من تو را باز کجا خواهم یافت ؟ جز در اندیشه خویش و به جز قصه هجران و شکیب

چیست افسانه عمر . . . ؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آفتاب پنجره را میشناسد حتی اگر بسته باشد

مهتاب به دیدارم می آید حتی اگر خسته باشد

دل هواتو میکند حتی اگر شکسته باشد . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

واسه مشق شبت  100  بار بنویس : اونی که فکرش رو نمیکنی همیشه به یادته . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی

تو بمان با دگران وای به حال دگران . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چرا غمگینی ؟ : عاشق شدم

آیا عشق شیرین است ؟ : بله شیرین تر از زندگی

چرا تنهایی ؟ : ویژگی عاشق هاست

لذت تنهایی چیست ؟ : فکر به او و خاطرات او

چرا می روی ؟ : برای اینکه او رفت

دلت کجاست ؟ : پیش او

قلبت کجاست ؟ : او برده

پس حتما بی رحم بوده  نه ؟ : نه اصلا

چرا ؟ : چون باز هم او را میپرستم . . .

 
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:زيباترين جملات عاشقانه, :: 20:46 :: نويسنده : rominam

عاشقانه ها, شعر عاشقانه, جملات عاشقانه

 

میگذرد روزی این شبهای دلتنگی ، میگذرد روزی این فاصله و دوری، میگذرد روزهای بی قراری و انتظار ، میرسد همان روزی که به خاطرش گذراندیم فصلها را بی بهار ، و از ترس اینکه بهم نرسیم شب تا صبح را اشک میریختیم

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

تا عشق تو آمد در قلبم، تو رفتی ، تا آمدم بگویم نرو ،رفته بودی ، تا خواستم فراموشت کنم خودم را فراموش کردم

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

این من هستم که وفادار خواهم ماند ، این تو هستی که تنها بی وفایی از تو جا خواهد ماند!

این من هستم که آخرش میسوزم ، این تو هستی که میروی و من با چشمهای خیس به آن دور دستها چشم میدوزم

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

همیشه جایی بود که با دیدنش یاد تو در خاطرم زنده میشد ، همیشه آهنگی بود که با شنیدنش حرفهایت در ذهنم تکرار میشد

آن لحظه ها همیشگی نبود ، عشق تو در قلبم ماندنی نبود ، بودنت در کنارم تکرار نشدنی بود!

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

اگر بدانی جایگاهت کجاست ، مرا باور میکنی

اگر بدانی چقدر دوستت دارم ، درد مرا درمان میکنی

تو عزیزی برایم ، تو بی نظیری برایم ، حرف دلم به تو همین است ، قلبت می ماند تا آخرین نفس برایم

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

از خدا دیگر هیچ نمیخواهم ، دیگر هیچ آرزویی ندارم ، رویایم را میخواستم که به آن رسیدم ، دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم ، رویایی که همان دنیای من است، و تویی که همان دنیای منی….

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

خورشید بتابد یا نتابد، ماه باشد یا نباشد، شب و روز من یکی شده ، فرقی ندارد برایم ، همه چیز برایم رویا شده ، عشق تو برایم آرزو شده ، به رویا و آرزو کاری ندارم ، حقیقت این است که دوستت دارم!

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

همیشه میترسیدم تو را از دست بدهم ، همیشه میترسیدم رهایم کنی ،مرا تنها بگذاری

اما…. تو آنقدر خوبی، که به عشق و دوست داشتن وفاداری

که حتی یک لحظه نیز فکر نبودنت را نمیکنم

همین مرا خوشحال میکند ، همین مرا به عشق همیشه داشتنت امیدوارم میکند

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

در اوج آسمان به دنبال تو ، هر جا میروی باز هم یکی هست به دنبال تو

تویی که در قلب منی و منی که همیشه فدای توام

دیگر به دنبال بهترین ها نیستم ، من شیفته آن خوبی های توام

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

همیشه دلتنگی بود و انتظار ، همیشه لبخند بود و به ظاهر یک عاشق ماندگار

امروز دیگر مثل همیشه نیست ، حس و حال من مثل گذشته نیست

امروز دیگر مثل همیشه نیست ، من هم طاقتی دارم ، صبرم تمام شدنیست

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

گفتی مرا دوست داری ، اما دوست داشتنت دو روز است ، دیروز گذشت و آخرش امروز است!

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

روزهای با تو بودن گذشت و رفت ، هر چه بینمان بود تمام شد و رفت ، عشقت را به خاک سپردم و قلبت را فراموش ، اما هنوز آتش غم رفتنت در دلم نشده خاموش!

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

بیا با هم یک تصویر زیبای دیگر از عشق بکشیم ، تصویری مثل آن نقاشی دیروز

تا به یادگار بماندو این یادگاری مثل یک خاطره بماند ، تا ما نیز مثل خاطره ها باشیم ، نه خاطره ای از گذشته ، خاطره هایی شیرین از هر روز زندگی مان که همیشه  تا ابد در قلبمان به یادگار بماند!

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

تو برای من عشق نمیشوی ، تو برایم آنچه که میخواستم نمیشوی

از همان اول هم نباید به تو دل میبستم ، میدانستم روزی تمام میشوی

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

همیشه اولین و آخرین کلام شعرهایم تو بوده ای

همیشه برایم به معنای واقعی یک عشق بوده ای

گرچه گهگاهی از تو بی وفایی دیده ام اما همیشه برایم باوفا بوده ای

گرچه دلم را میشکنی و اشکم را در می آوری اما تو همیشه برایم یک دنیا بوده ای

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

نمیدانستم برایت کهنه شده ام ، هنوز مدتی نگذشته که برایت تکراری شده ام

مهم نیست ، برای همیشه تو را از یاد میبرم ،قلبم هم نخواهد، خاطرت را خاک میکنم

تو نبودی لایق من ، تو نبودی عاشق من ، میمانم با همان تنهایی و  غم

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

غنچه عشق وا شد و تو را درون آن دیدم ، شبنمی شدم و بر روی تو باریدم

تا در اعماق قلبت بنشینم و با عشق و محبتت زنده بمانم

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

همیشه اولین و آخرین کلام شعرهایم تو بوده ای ، میخواهم این شعر اولینش تو باشی و آخرین نداشته باشد

همچنان ادامه داشته باشد….

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد، دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد

همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد، چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد

همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ،احساسی بود که مرا درک میکرد

حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ، نه صداییست که مرا آرام کند و نه طبیبیست که مرا درمان کند

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥جملات عاشقانه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

مثل امواج دریا آمدی و ساحل قلبم را در میان خودت گرفتی ، همدیگر را دیوانه کرده بودیم با نوازش های هم ، آن سکوت عاشقانه رابه یاد داری در لحظه بوسیدن هم؟



 
جمعه 4 اسفند 1391برچسب:طرز تهيه ي قورمه سبزي, :: 21:1 :: نويسنده : rominam

 

در راستای تکمیل آرشیو وبلاگ ، تصمیم گرفتم طرز تهیه ی این خورشت بسیار عزیز و دوست داشتنی رو اینجا ثبت کنم ، گرچه ناهار امروزمون هم قورمه سبزی بود ولی عکس فوق از خیلی وقت پیش تو آرشیوم خاک میخورد ....

نمیدونم کار درستیه یا نه ولی من سالی یکبار سبزی قورمه میخرم و پاک میکنم و خرد میکنم و سرخ میکنم و تو فریزر نگهداری میکنم ....

قبلنا این کارو نمیکردم ها .... اوایل ازدواجم ، از اونجا که جناب همسر علاقه ی زیادییییییییییییییییییییی ( این یعنی خیلی خیلی خیلی ) به این غذا داشتن و دارن ، من هر چند روز یکبار با زنبیل راهی سبزی فروشی میشدم ، بعد ها دیدم نه نمیشه ......  این در و همسایه ها فصل سبزی خریدن که میشد 100 کیلو سبزی میگرفتن و دور هم  پاک میکردن و .... گفتم چرا من این کارو نکنم !!! همون شد که دیگه من هم هر سال 10 دوازده کیلو سبزی میخرم و .... 

القصه .....

هر سال ، من سبزی هامو با یه عالمه روغن جامد سرخ میکردم ولی امسال وجدانم هی ندا میداد بسه ، دیگه روغن نریز ، بسه ، بسه ، بسه ....

این شد که بر خلاف دفعات قبل که همیشه یه وجب روغن رو قورمه سبزیم بود ، امسال این شکلیه که تو عکس میبینین ... و من اصلا خوشم نمیادددددددددددد ...

حیفه غذای چرب و چیلی نیست ؟ اصلا من و وجدانم با هم تفاهم نداریم !!!!!

 

حالا بریم سر اصل مطلب ... دیگه داشت یادم میرفت واسه چی اومدم اینجا .....

مواد لازم :

سبزی قورمه               1  کیلو ( پاک نشده )

لوبیا قرمز                      1 استکان پر ( من گاهی بیشتر هم میریزم ، سینا خیلی خوشش میاد )

لیمو عمانی                   3 عدد

پیاز                             1 عدد

گوشت                         300 گرم ( بیشتر هم شد چه بهتر )

نمک و فلفل و زردچوبه و کمی آبلیمو

طرز تهیه :

در مورد سبزی بگم که سبزی قورمه معمولا شامل تره - جعفری و گشنیز  هست ولی من هر بار خواستم سبزی بخرم ، برام شنبلیله و مقداری برگ چغندر هم گذاشتن ، میگن برگ چغندر به غذا لعاب میده ....

راستش تو این مورد زیاد وارد نیستم ... تابستون که رفتم سبزی فروشی ، یه خانمه اومد به فروشنده گفت برای من 3 و نیم کیلو تره + 1 کیلو جعفری + 1 و نیم کیلو گشنیز بذار ... حالا نمیدونم نسبتش خوبه یا نه ....

به هر حال ....

سبزی رو بعد از پاک کردن و خرد کردن سرخ میکنیم ، من زیاد سرخ میکنم چون بعدش که تو آب میره رنگش روشن میشه ، حالا نه که بسوزه ها ....

گوشت ( اگه گوشت گوسفند باشه خیلی خوشمزه تر میشه ولی خوب من این قورمه سبزی رو با گوشت اردک درست کردم و گاها با مرغ هم درست میکنم ) و پیاز و کمی زردچوبه رو تو کمی روغن تفت میدیم بعد مقداری آب بهش اضافه میکنیم و رو حرارت ملایم قرار میدیم ، اواسط پخت سبزی رو اضافه کرده و در اواخر لوبیا قرمز پخته شده ( میشه لوبیا ی خیس خورده رو همزمان با گوشت بذاریم بپزه ) و لیمو عمانی ... خورشت که حسابی به روغن افتاد ، نمک و فلفل و آبلیمو رو اندازه کرده و بعد از یکی دو قل حرارت رو خاموش میکنیم ....

این روش کلی بود ولی از اونجا که من معمولا به خودم زیاد زحمت نمیدم ، شب قبل گوشت و لوبیای نپخته و پیاز داغ و سبزی سرخ شده و لیمو عمانی رو یکجا به همراه مقداری آب که روشو بپوشونه تو آرام پز میریزم و میرم میخوابم و صبح که بیدار شدم نمک و فلفل و آبلیمو رو اندازه کرده و خاموشش میکنم و اگه احیانا آبش زیاد بود یه ده دقیقه هم رو حرارت زیاد اجاق گاز میذارم تا آب اضافیش تبخیر بشه ... تو هر دو روش قورمه سبزیم یه مدل در میاد ، یعنی هیچ فرقی نمیکنه ....

حالا با پلویی که روشو زعفرانی کردین نوش جون کنین ....

 
جمعه 4 اسفند 1391برچسب:طرز تهيه ي اش رشته, :: 21:1 :: نويسنده : rominam

آموزش روش تهیه و دستور پخت آش رشته

طرز تهیه آش رشته

آش رشته یکی از غذاهای معروف ایرانی هست که معمولا همه با آن آشنا هستند و روش تهیه و درست کردن آن را بلد هستند

این دستور رو اینجا قرار میدیم شاید بعضی از زوجهای جوان بخوان نحوه درست کردن آش رشته رو بدونن

برای دیدن توضیحات و مواد لازم و روش تهیه آش رشته به ادامه بروید

 

قبل از شروع یه مطلب هم بگم اونم اینکه همونجور که میبینید دوتا عکس در این پست هست که میتونید از این دوتا عکس روش تزیین و یا دو نوع تزیین آش رشته را نیز فرا بگیرید

مواد لا زم  برای تهیه آش رشته مخصوص ۴ نفر 

رشته مخصوص آش

۴۰۰ گرم

سبزی آش شامل : تره – جعفری – اسفناج – شوید – گشنیز ۱ کیلو
نخود و لوبیا و عدس – مجموﻋﺄ به مقدار مساوی -

۴۵۰ گرم

نعناع خشک

۴ قاشق یا نعناع تازه ۲۰۰ گرم

پیاز متوسط

۴ عدد

کشک ساییده غلیظ

۲ لیوان

آرد

۲ قاشق

روغن

به میزان لازم

نمک و فلفل

به مقدار کافی

طرز تهیه آش رشته:

حبوبات را از قبل خیس می کنیم. سپس آنها را با پیاز سرخ کرده ( که ممکن است کمی زردچوبه به آن زده باشیم ) می گذاریم کاﻤﻸ بپزد. بعد سبزی را تمیز و خرد می کنیم و داخل حبوبات پخته شده می ریزیم و می گذاریم سبزی ها هم بپزند. سپس دو قاشق سوپ خوری آرد را در کمی آب سرد حل می کنیم و داخل آش می ریزیم و مرﺘﺒﺄ هم می زنیم. رشته را در آش می ریزیم ومی گذاریم آهسته بپزد، ولی رشته نباید خرد شود. نمک و فلفل و زردچوبه را هم اضافه می کنیم. سعی کنید نمک را با احتیاط در آش بریزید، چون کشک اصولاً شور است.  بعد آش را از روی شعله بر می داریم و با کشک مخلوط می کنیم . سپس در سوپخوری می ریزیم و روی آن را با کمی کشک ساده و پیاز سرخ کرده و نعناع داغ ( و در صورت دلخواه سیر داغ ) تزیین می کنیم .

نکات مورد توجه:

۱) اگر کشک به آش می زنید نمک نریزید و اگر دوغ می ریزید به میزان لازم نمک بزنید.

۲) برای خوش رنگ شدن رشته آش، زردچوبه را همراه پیاز داغ به آش بیفزایید.

۳) آشی که می خواهید دوغ بزنید سفت برداشته و اگر کشک می زنید شل تر بردارید.

۴) اگر اسفناج در بازار نیست از برگ چغندر استفاده کنید.

۵) نعنا داغ را با روغن مایع تهیه نکنید چون وا می رود.

۶) برای تهیه کشک زرد، کشک را با زعفران و آب بجوشانید.

۷) تزیین کشک را با کیسه فریزر مثلثی شکل انجام دهید.

۸) آش را می توانید با کشک زرد و سفید، نعنا داغ و لوبیا چیتی تزیین کنید.

دستور پخت آش رشته

در سایت آشپزا هم یه دستور متفاوت دیگه دیدم که اونم براتون میزارم

خودتون هم میدونید که دستورهای مختلفی برای این اش وجود داره

و طبق منطقه و شهر و استان ممکنه تفاوت داشته باشه

ما دوتا دستور رو اینجا قرار میدیم امیدوارم مورد استفاده شما قرار بگیره

—————

مواد مورد نیازبرای ۵ نفر:

نخود: ۷۵۰ گرم

لوبیا: ۷۵۰ گرم

عدس: ۷۵۰گرم

سبزی آش:( تره،جعفری،گشنیز،اسفناج) ۲ کیلو گرم

پیاز : ۵ عدد سرخ کرده

رشته آش :۷۵۰ گرم

زردچوبه و نمک به مقدار لازم

نعناع خشک :به مقدار لازم

کشک:یک شیشه

سیر در صورت تمایل ۵ حبه خرد شده و تفت داده شده

طرز تهیه آش رشته طبق دستور آشپزا:

-نخود و لوبیا را از شب قبل خیس کنید و چند بار آب آنها را عوض کنید. عدس نیازی به خیس کردن ندارد.سپس هر یک از حبوبات را به صورت جداگانه بپزید. زیرا زمان پخت آنها با هم متفاوت است و اگر با هم پخته شوند ممکن است یکی له شود و دیگری ناپز بماند. بنابراین نخود ، لوبیا و عدس را به طور جداگانه می پزیم و کنار می گذاریم.

-پیازها را خرد کنید و سپس سرخ کنید تا طلایی شوند و کنار بگذارید.

-در ظرفی دیگر کمی روغن بریزید و وقتی روغن داغ شد نعنای خشک را همراه با مقداری زردچوبه تفت دهیدو سپس از روی حرارت بر دارید و کنار بگذارید.دقت کنید که نعناع سیاه و تلخ نشود.

-در یک قابلمه نسبتا بزرگ تا نیمه آب بریزید و بگذارید تا به جوش آید. وقتی آب جوشید سبزی آش خرد شده را به آن اضافه نمایید. وقتی سبزی نیم پز شد ،حبوبات  پخته شده را به آن اضافه نمایید و ۵ دقیقه بعد رشته آش را به آن اضافه نمایید وقتی رشته آش پخت کمی پیاز داغ و نعناع داغ به آش اضافه کنید تا کمی در آن بجوشد.

-اگر رشته را اضافه کردید و زیاد لعاب داد و آش شما سفت شد،کمی آب جوش به آب اضافه کنید.

اما اگر رشته به اندازه کافی لعاب نداد ،یک قاشق آرد سفید را در آب سردحل کنید تا کاملا یک دست شود و به آش اضافه نمایید.زیرا آش نباید مانند سوپ شل باشد.

-به آش نمک اضافه نمی کنیم زیرا رشته آش و کشک هر دو نمک دارندو نمک مورد نیاز آش را تامین می کنند.

پس از اینکه رشته آش نیز پخت، آنرا از روی حرارت برمی داریم و با پیاز داغ و نعنا داغ و کشک و در صورت تمایل سیر داغ تزیین می کنید.

-حتما کشک را قبل از مصرف به مدت ۲۰ دقیقه بجوشانید.

برای درست کردن آش ترش وشیرین ، می توانید مقداری سرکه انگور را با شکر مخلوط کنید و به آش اضافه کنید و پس از اینکه چند جوش زد آنرا از روی حرارت بردارید.

 
جمعه 4 اسفند 1391برچسب:چيستان, :: 13:9 :: نويسنده : rominam

چطور ممکنه که انسان اول به فضا سفر کرد و بعدا به فکرش رسید که زیر چمدون چرخ بذاره؟

 

 

چرا مردم وقتی می خوان بپرسن ساعت چنده به مچ دستشون اشاره می کنن ولی وقتی می خوان بپرسن دستشویی کجاست به پشتشون اشاره نمی کنن؟

 

 

 

چرا گوفی روی دو پا راه میره ولی پلوتو روی چهار دست و پا، مگه هردوشون سگ نیستن؟

 

اگر روغن ذرت از ذرت تهیه میشه و روغن سبزیجات از سبزیجات، پس روغن بچه از چی تهیه می شه؟

 

تا حالا توجه کردید که اگر در صورت سگ ها فوت کنید دیوونه می شن ولی اگر با ماشین بیرون برن دوست دارن سرشونو از پنجره بیارن بیرون؟

 

دوست دارن سرشونو از پنجره بیارن بیرون؟

 

چرا میگن طرف مثل بچه خوابش برده در حالیکه بچه ها هر دو ساعت یک بار از خواب بیدار می شن و گریه می کنن؟

 

چرا وقتی باطری کنترل تلویزیون تموم می شه دکمه های اونو محکمتر فشار میدیم؟

 

چرا برای انجام مجازات اعدام با تزریق آمپول سمی، از سرنگ استریل استفاده می کنن؟

 

چرا تارزان ریش و سیبیل نداره؟

 

آیا میشه زیر آب گریه کرد؟

 
جمعه 4 اسفند 1391برچسب:اس ام اس اموزنده, :: 13:8 :: نويسنده : rominam

دل اگه تنها نبود جا برای مهمون نمیذاشت ، کوه اگه عاشق نبود ، سر به بیابون نمیذاشت . . .یک پایان تلخ ، همیشه بهتر از یک تلخی بی پایانه
 

 
جمعه 4 اسفند 1391برچسب:اس ام اس اموزنده, :: 13:7 :: نويسنده : rominam

گلها امضای خداوند بروی زمین هستند و تو زیبا ترین امضای خدایی

 

 
جمعه 4 اسفند 1391برچسب:اس ام اس اموزنده, :: 13:7 :: نويسنده : rominam

گلها امضای خداوند بروی زمین هستند و تو زیبا ترین امضای خدایی

 

 
جمعه 4 اسفند 1391برچسب:اس ام اس اموزنده, :: 13:7 :: نويسنده : rominam

گلها امضای خداوند بروی زمین هستند و تو زیبا ترین امضای خدایی

 

 
جمعه 4 اسفند 1391برچسب:اس ام اس اموزنده, :: 13:6 :: نويسنده : rominam

آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است .

 
جمعه 4 اسفند 1391برچسب:اس ام اس اموزنده, :: 13:6 :: نويسنده : rominam

وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما

 

 
جمعه 4 اسفند 1391برچسب:اس ام اس اموزنده, :: 13:5 :: نويسنده : rominam

افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند.

 

 
جمعه 4 اسفند 1391برچسب:اس ام اس اموزنده, :: 13:5 :: نويسنده : rominam

پرتگاه میتواند به وجد آورنده روان ، و یا کشنده جسم باشد . . .